یکی از نکاتی که باراک اوباما و جان کری در طول رفت و برگشتهای برجام بارها و بارها تکرار کردند این بود: ما طیفی از اختلافات با ایران داریم. فعلاً بر یک اختلاف و حل آن متمرکز شدهایم. فعلاً 8 اختلاف دیگر قابل حل نیستند. تعریف خود را از جمهوری اسلامی تغییر ندادهایم و به او نیز اعتماد نداریم. مبنای برجام ، اعتماد نیست بلکه نظارت، حضور، روشهای دیجیتالی، راستی آزمایی و بازگشت تحریم در صورت تخلف است.
155 نفر در تیم آمریکا فعال بودند که شامل مورخ و روانشناس نیز بود. در یک فرآیند ده ساله، با اِعمال تدریجی تحریمهای اقتصادی، آمریکا خود را آماده کرد تا آنچه فوری تلقی میکرد به حل و فصل موضوع هستهای بپردازد. در آمریکا صرفاً دستگاههای دولتی و چند مرکز تحقیقاتی در جریان رفت و آمدهای برجام بودند اما در ایران، موضوع به یک مسئله ملی مبدل شد و حتی به صورت دقیقهای، بسیاری آن را دنبال میکردند. دقت کم تئوریک دستگاه دیپلماسی با رهیافتی که نسبت به ایران طی دهۀ گذشته در آمریکا انباشته شده بود و سایه انداختن روش سازمان مللی (سخنرانی و تنظیم قطعنامه) بر فرآیند برجام، باعث شد تا انتظارات غیر واقعی و تحلیلهای احساس محور در ذهن بسیاری شکل گیرد و نمایش برجام مهمتر از محتوای آن شود. تاریخ روابط بینالملل نشان میدهد که در فرآیند حل و فصل موضوعات مهم، حداقل تبلیغات بکار گرفته میشود.
برای مخاطبان و جامعه مدنی ایرانی توجیه نشد که برجام، حل و فصل مسایل ایران و آمریکا نیست. و حتی مقدمهای بر گشایش مشکلات ایران و غرب و ایران و منطقه نیز نیست. نظام تحریم علیه ایران بسیار وسیع تر از نظام تحریم هستهای است. اگر مسایل سیاست خارجی ایران با غرب، آمریکا و منطقه را صد بدانیم، اختلاف هستهای ده از صد است. همانطور که از متن برجام قابل استناد است حل و فصل موضوع هستهای، فقط بعضی گشایشها را تسهیل میکند اما طیفی از اختلافات و تحریمها باقی میماند.
دایره اصطکاکهای سیاست خارجی ایران در نظام بینالملل، شعاعی به مراتب وسیعتر از دایرۀ موضوع هستهای است و چه بسا موضوع هستهای، انعکاس اختلافهای جدیتر است. اصولاً در سیاست بینالملل، عنصری بهنام "اعتماد" وجود ندارد که ما بتوانیم آن را با عهد قرارداد بدست آوریم. سیاست منافع است و بس، حتی میان انگلستان و آمریکا که شبیهترین دو کشور در نظام بینالملل هستند. اگر بخواهیم سیستم محاسباتی طرف مقابل را بخوانیم، بنظر میرسد از این قرار باشد: آمریکا در همسایگی ایران و خاورمیانه، دوستان بلکه متحدینی دارد که ایران هم علیه آنها سخن میگوید و هم اقدام میکند. این متحدین، سیستم عصب آمریکا در خاورمیانه هستند. طبق معاهده نامههایی که آمریکا با متحدین خود دارد، باید از آنها دفاع کند. اگر ایران توان هستهای پیدا کند، متحدین آمریکا در خاورمیانه، نا امن میشوند حتی اگر این توانایی، صرفاً یک توان بازدارندگی باشد. چون آمریکا نمیتواند اهداف و افکار ایران را تغییر دهد (اختلافات 8 گانه)، پس باید علیالحساب در فکر از میان برداشتن توان هستهای ایران باشد. چون اختلافات متعدد دیگری وجود دارد، آمریکا فشار خود را بر ایران ادامه میدهد تا ایران به تدریج از مدار حساسیتهای آمریکا بیرون برود. عجلهای هم نیست. این ذهن طرف مقابل است.
بنابراین، ما باید دقیق باشیم و فهم ریاضی گونه محاسبات خارجی را جایگزین پایکوبی نکنیم. درست قالببندی کردن (Framing) مسائل کشور و درست درصدگذاری آنها بسیار تعیینکننده است. وقتی موضوع هستهای یک نهم است، قاعدتاً نباید آن را هشت نهم جلوه داد. تقابل موجود، گسترده و دامنهدار است. این یک غفلت تبلیغاتی دستگاه دیپلماسی بود که مسایل سیاست خارجی با غرب را، به موضوع هستهای تقلیل داد. شاقول انتظارات اشتباه تنظیم شد و انتظارات غیرواقعی در ذهن خاص و عام جا افتاد. در سیاست بینالملل، کشورها عموماً و دائماً اهرم میسازند تا امتیاز بگیرند. روسیه را ببینید که پس از سی سال ناگهان وارد خاورمیانه شد. هدف اصلی امتیاز گرفتن از آمریکا (و تا اندازهای از اروپا) است. ورود روسیه در سوریه زمینههایی برای موضوع اوکراین، کریمه، کنترل تسلیحات دوجانبه با آمریکا، حضور غرب در شرق اروپا و تحریمهای اقتصادی آمریکا علیه روسیه فراهم میآورد. اهرم ایران نسبت به آمریکا، منطقه است. قبلاً هستهای هم بود. اهرم آمریکا نسبت به ایران دو مورد است: تحریم و حصار. هدف غرب بسیار وسیعتر از تحریم اقتصادی است: محصور کردن ایران. میگوید اگر به سراغ متحدین من بروی، من تحریم و حصار را فعال میکنم. این حصار از همه نوع است: علمی، فنآوری، سرمایهای، بانکی، تصویری، ارتباطی و سیاسی. این حصار باعث میشود تا اثرگذاری ایران محدود شود. به انتقال سرمایه و فنآوری دسترسی محدود داشته باشد. در مدارهای کهنه بماند. آنچنان حامی فعال در نظام بینالملل نداشته باشد. و شاید یک مورد دیگر: تخریب ایران برای کشورهای دیگر هزینهای نداشته باشد. لذا رأی 99 از 99 در سنای آمریکا. در سیاست بینالملل، نه عدالت وجود دارد و نه انصاف و اعتماد حتی وقتی که 147 هیأت اقتصادی بفرستند.
بهترین اهرم ایران در مقابل نظام بینالملل، غرب، شرق و همسایگان، "راضی بودن و امیدوار بودن مردم ایران از زندگی است." مهمترین پایۀ امنیت ملی ایران، راضی بودن مردم است. مهمترین اصل در حکمرانی، نگاه حلالمسائلی به گرههای داخلی است. اگر نرخ مهاجرت صفر شود، ایران در بالاترین ردهها، امنیت ملی تضمین شده خواهد داشت. دستگاه دیپلماسی وظیفه دارد جهان را در داخل معرفی کند و ذهنها را دقیق کند. اُپراتور بودن حداقل کار است. در نظر داشته باشیم که صنعت IT در جهان حدود 4 تریلیون دلار، ارزش بازار دارد. امروز مهمترین نهاد اقتصادی کشورها، دیپلماسی اقتصادی است که فرصتها را از خارج به داخل منتقل میکند. کشور ما در برابر یک چالش تاریخی-فکری قرار گرفته است.
ماهیت بنیادی این چالش، فکر و تئوری است. کدام تئوری امنیت ایران را تضمین میکند و او را به یک کشور قدرتمند اقتصادی برای نیم قرن آینده تبدیل میکند؟ اینکه ایران یک قدرت اقتصادی منطقهای شود، بسیار به نفع اقتصاد، امنیت و مردم ایران است. آیندۀ برجام در گرو فرمولی است که نیروهای سیاسی داخلی پیرامون توانمندی اقتصاد ملی و جهت گیریهای سیاست خارجی با محوریت یک منطق مشترک به اجماع برسند. اگر خود این ابتکار عمل را بخرج ندهیم، با شرایط جدیدی که در آمریکا، اروپا و خاورمیانه در حال شکلگیری است، عوامل بیرونی، تئوری حصار را تشدید خواهند کرد.
آزادی بیان یک مفهوم لوکس نیست،بلکه یکی از مهمترین دلایل ناکامی سیاست ورزی در کشور و از جمله شکست مذاکرات هسته ای و برجام دو و سه نیز هست! زنگ خطر با شکست برجام به صدا در آمده است نه بخاطر سایه جنگ بلکه بخاطر از دست دادن فرصت بسط آزادی در فکر و اندیشه، و نیز بیان آنها بدون عواقب هزینه ساز…شکست برجام در تحلیل نهایی انعکاس انسداد گفتگوی شفاف و علنی و چینش استدلال های موافقین و مخالفین در درون حاکمیت بود.محل این گفتگو و حل و فصل اختلافات فکری هر کجا که هست، صدها سال نوری با آزادی و التزام به اسباب آن فاصله دارد!
با سلام
ظاهرا دکتر فراموش کردند که پرونده ما برای همین مسئله هسته ای قرار بود به شورای امنیت برای حمله نظامی برود بنابراین مهمترین جنبه برجام همین بود و هسته ای یک دهم اختلاف نبود بلکه از نظر اهمیت در بین ده اختلاف اولویت اول را داشت
مردم را اغفال نکنید با تحلیل اشتباه
مقاله گنگ است … با اینکه همگی می دانند در دنیای شمال و جنوب قدرت حرف اول را می زنذد و قدرتمند شدن است که مصونیت می آورد … استاد به این مساله اساره ای نکردند …قبول کنیم روند حرکتی خارجی کشور اشتباه بوده و هست …
با سلام
بنظرم از نظرتحلیل اقتصاد سیاسی باید دید دولت مستقر توافق و نتایج محدود انتخابات رو نمیدونسته، یا اینکه بنفعش نبوده که درآن زمان بیان کنه، چون هنوز رای نیاورده، مخصوصا با یک تیم مذاکره کننده قوی ندانستن بعیدتر از نگفتن است.
با سلام بهترین راه ایجاد نرم افزار محاسباتی و تحلیلی که بصورت مجازی رفتارهای طرفهای مقابل را در هر شرایط تحلیل کند و راه حل ارایه دهد من اطمینان دارم با توجه به منابع کشور عزیزمان و قدرت اقتصادی ونظامی ایران عزیز باطراحی وتحلیل درست نرم افزاری بر هر قدرتی پیروز خواهیم شد و علت این که ابر قدرتها با ایران عزیز مشکل دارند این هست که با توجه به حجم منابع انرژی و اقتصادی کشورمان با یک مدیریت صحیح به ابر قدرتی جدید تبدیل خواهد شد
منابع خودبه خود قدرت آفرین نیستند، قدرت واقعی همان فکر و تحلیل درست از واقعیات است، پیروزی بر دشمنان بسیار خوشایند است اما تمهید اسباب آن امری کاملا جدی و سخت است و به هیچ وجه با خیالبافی رابطه ای ندارد. انسان مومن بیشتر از هر کسی ملزم به تحلیل بر اساس واقعیات است و از هوی و آرزو وخیال خام دور باشد.
با درود و خواهش برقراری برای گروه روشن برادر گرامی دکتر محمود سریع القلم.مشکل جامعه ایران بسیار شبیه به یک درد جسمی(بیماری)است که اول باید به یک درک از بیماری رسید تا در مرحله بعد بتونیم بیماری رامتوقف کنیم و در مرحله اخر روند درمان رو طی کنیم تا به بهبودی رست پیدا کنیم و بعد از تمامی این مراحل بتونیم مراقبه و پیسگیری کنیم.شوربختانه نداشتن حتی درصد کمی از حداقل ها ی زیر ساختی باعث بروز مشکلاتی شده که تعداد خیلی زیادی از اون ها در دسته بحرانی قرار میگیرن.اولین و جدی ترین مشکل جامعه ما نداشتن حداقل های شعور اجتماعی از ابتدایی ترین مسائل تا بزرگترین وتخصصی ترین مسائل است که جامعه ما رو به قهقرا میبره.زمانی که این منیت ها در فرد و پس از ان در خانواده به بدترین شکل ممکن ریبشه دوانده است پس بیراه نیست که از کوزه همان تراود که درون اوست.بلی دوستان گرامی.داشتن جامعه بیمار.نداشتن مدیریت اموزش دیده و مجرب که همگام و هم سو جامعخ جهانی قدم بردای کنن باعث مشکلات عدیده ای خواهند شد که امروز به نظاره نشساه ایم.دانشگاهی که کانون پرورش و تربیت مدیریت است از کدامین اساتید مجرب سایر ملل بهره میبره که خروجی ادانشگاه بتونه مئیر جهانی خارج کنه؟متاسفانه جامعه اموزش ندیده پذیرش دور شدن از این خودکامگی فردی نیست چطور خواهان عدم پیرشیک مدیریت غیر استبدادیست؟اجامعه بیمار که بدون داشتن هیچ تخصص درونی و بیرونی اجازه اضهار نظر در تخصصی ترین مسایل را به خود میدهد اما در انجام دادن کوچکترین کارهای گروهی طفره روی میکنه چه انتظاری جز مشاهده همچین وضعیتی رو میشه کرد/؟عدم صداقت شجاعت و نعصب های کورکورانه میتونه ی جامعه رو به باد بده.تمامی فرمایشات استاد عزیز درست و منطقی است ولی ماجرا زمانی غم انگیز میشه که ببینی جامعه از داشتن حداقل های اجتماعی هم محروم باشن.با سپاس فراوان
سلام
با تشکر از نقد علمی پرفسور سریع الفلم
به نظر کوتاترین و بهترین راه در این زمینه این است که به امریکا ها و غرب ها نشان دهیم که سود آنها در خاورمیانه در این است که به ما سود برسانند و با ما به تفاهم برسند . سود در مقابل سود نکته کلیدی است .
ابراهیم بهمنیاری
با سلام
از تحلیل استاد ونظرات شما ممنونم
مسئله ای که ذهن مرا مشغول داشته این است که مسئله بد عهد بودن یا خوش عهدی نامتناظر با بحث منفعت گرفته شده
مسئله ای نیست
ما میگوییم منافعی داریم امریکا و هر کشور دیگری نیز منافعی در منطقه خود یا در سطح بین المللی دارد
مسئله اینجاست که وقتی نشستی پای میز مذاکره و امتیازاتی را روی کاغذ تعهد کردی که بدهی و پایینش را امضا کردی
پایش بایست
لااقل این برای چهره بین المللی خودت خوب است
مسئله این است که وقتی اینقدر منفعت تو ملون و دوار است کلا غلط کردی که…
البته در تحلیل غلط دولتی ها در باب میزان پایمردی غرب بر محتوای برجام درست میفرمایید
اما این ردی و نقضی بر بدعهدی امریکایی ها نمیتواند باشد
موید باشید
جناب آقای دکتر سریع القلم
با عرض سلام و ادب
تحلیل جنابعالی بسیار عالی و برای بنده آموزنده بود
بنده نیز به عنوان دانشجوی حضرتعالی معتقدم که از نگاهی واقع گرایانه، قرار گرفتن ایران به نوعی در چرخه وابستگی متقابل اقتصادی جهان، تقویت آن و پیشرفت اقتصادی ایران از جمله راهکارهای مهم جهت تداوم برجام می باشد
با احترام، فهیمه قربانی
سلام
دوستان توصیه میکنم مقاله "گشایش های برجام" را در صفحه اول روز نامه همدلی در تاریخ ۶ دی۹۵ مطالعه فرمایید:
http://www.hamdelidaily.ir/?newsid=24181
سلام آقای دکتر به نظر بنده اگر سیاستگزارن در ایران میتوانستند ومیخواستند که این کشور از نظر فرهنگی واجتماعی واقتصادی وسیاسی رشد کند بسیاری از مشکلات خودبخود حل میشد سیاستهای خارجی وداخلی غیرمنطقی باعث درموضع ًضعف قراررگرفتن ما در منطقه وباالتبع جهان شده الان نه توان اقتصادی اعراب وترکیه روداریم نه توان نظامی آنها درآمد سرانه ما از همه این کشورها کمتره ونتیجتا ًضعیفتر هستیم وتاثیرگذاری کمتری داریم ضمن اینکه از نظر معنوی واجتماعی هم حرفی برای گفتن نداریم کشور جز فاسدترین کشورهای جهان است ضمن اینکه امکان برکزاری یک کنسرت یاسخنرانی در این کشور وجود ندارد چطور چنین کشوری میتواند فکر کند که الگویی برای منطقه است
با عرض سلام آقا مصطفی لطفا منابعتان را هم بفرستید. چون به نظر من ایران از لحاظ نظامی و امنیت بالاتر از اعراب و ترک ها هست
باسلام و احترام
استاد عزیز
به شخصه هرگاه متون و مستندات شمارا مطالعه می کنم بر آگاهی و بار دانشیم افزوده شده و از این بابت سپاسگزارم
اما از اینکه همیشه با شفافیت و دقت و اهتمام ویژه ای به فهم جامعه کمک می کنید بر دستانتان بوسه می زنم
با عرض سلام . به نظر من اصلاح ساختار سیاسی و اقتصادی و پر کردن حفره های موجود در اقتصاد که موجب رانت و فساد میشود .بیشتر از برجام کارایی دارد . وقتی ما نتوانیم سرمایه گزار ایرانی را مجاب به سرمایه گزاری کنیم چگونه میتوانیم سرمایه گزار خارجی را مجاب کنیم . از طرفی پروژه ایران هراسی از سال ها پیش آغاز شده . و آمریکا و متهدانش سعی در منزوی کردن ایران دارند . ما باید هم به توانمندی داخلی وهم به توافقات خارجی بپردازیم . دولت نباید تمام تخم مرغ هایش را در سبدی به نام برجام میگذاشت
سلام
از ابتدای شروع تغییر در ایران به اسم انقلاب اسلامی، محورچپاول ایران بوده است و تراز کردن منطقه با ایران و همچنین رشد چین و ترکیه.
حالا که به این بالانس رسیده اند می روند به سمت پایداری و تولیدات انبوه وتکنولوژیک نمودن منطقه که با تولیدات خودشان هماهنگ و قابل استفاده باشد.
البته باز با تغییرات چون ایران پیشران منطقه است و باید خودش این هدایت را به دست بگیرد ولی متاسفانه فعلا ایران علاقه ای به این هدایت ندارد.
ممنون.بدون اینکه ارزش وفوایدبرجام رادستِ کم بگیریم این سوال هست که چراجناب روحانی وتیم ایشان اولاخیلی به. امریکااعتمادداشتندکه بدعهدی نخواهدکردثانیاچرافکرکردندبا برجام همه تحریمهایا لااقل اکثرمشکلات تحریها حل میشودآن هم بسرعت!؟آسیب شناسی این اتفاق چراغ راه آینده است.
با سلام
به بتن فکر میکنم……
به بتنیزه شدن صنعت هسته ای و سانتریفیوژهایی که سالها عذاب را به مردم تحمیل کرد تا بچرخد…..
به شهدای هسته ای فکر میکنم و خانواده هایشان که فردای توافق ازشان تقدیر شد!!!!!!
به این همه هزینه های که بی ثمر نابود شد…
به هرچه که دادیم و هیچ نگرفتیم…..
به دروغ و به وعده……
به حقوق پایه ………
حتی به تورم نقطه به نقطه!!! :-))))
تمام هیاهوی وزارت خارجه برای هیچ.
فروشگاهی که ویترین زیبایی داشت و تهی از اجتاس مرغوب بود و مردمی که از جهل دل به افراد ساده اندیش بسته بودند.
حیف از جعل نام امیرکبیر
حیف از فرصت از دست رفته
حیف دیگر اهرمی برای مچ اندازی و امتیاز گیری نداریم.
تمام شد و تحریم ها ماند
دکتر عزیز
این مساله که هستهای فقط ده درصد مساله ما و غرب است ، ما نیروهای انقلابی هم از ابتدا عرض کردیم لیکن بحث احساساتی در به امضا رساندن برجام آنقدر سنگین بود که اجازه بحث به نفع کشور نداد
حالا سئوال اصلی اینجاست که آیا ارزش دارد که برای مساله ای که کمتر از ده درصد روابط ما و غرب را تشکیل میدهد و خود روابط با غرب که در بهترین حالت ۳۰ درصد از پیشرفت اقتصادی کشور را تشکیل خواهد داد، چهار سال زمان کشور تلف شود و هیچ کاری داخل کشور انجام نشود؟
ضمنا چاه باید خود به آب برسد و با آب ریختن در چاه نمیتوان آن را کاربردی کرد. اقتصاد کشور هم اول باید خود بجوشد تا برای سرمایه گذاری خارجی جذاب باشد. در کشوری که خودیها دزدی و اختلاس میکنند، به نظر شما خارجیها قاعدتا با چه انگیزهای خواهند آمد؟
باسلام و احترام
دکتر سریع القلم شما را به مصاحبه خود با روزنامه شرق در ۲۹ خرداد ۹۴ ارجاع می دهند.
آقای دکتر، برجام نتیجه سیاست خلزجه توسعه گراست که شما و دوستانتان سال هاست از آن دفاع کرده و مبنای کار قرار داده اید.
حالا که این سیاست ها یکی یکی شکست می خورند آیا بهتر نیست یک مقداری کوتاه بیایید و دست از مبانی توسعه غربی بردارید و ببینید اسلام برای اداره جامعه چه مبنای را بیان می کند؟؟؟!!!!!
با احترام به نویسنده مقاله ,این متن صرفا تکرار بدیهیات موجود در عرصه سیاست ایران بود
بدیهیاتی که به واسطه پیش بسته بودن معضلات موجود ارائه راهکار سیستماتیک را نمیطلبند
نویسنده مقاله گرچه خود اذعان به ماهیت منفعت محور سیاست میکند اما در انتها دیگران را به
نادیده گرفتن همین اصل فرا میخواند ,و پاسخی به چرایی لزوم سیاست گذاری های مطلوبش از
طرف دیگران مفروض(و البته صاحب منافع در وضعیت موجود) نمیدهد به هر صورت برای
ارائه در کلاس دانشگاه و کنفراس مطلب شکیل و دقیقی است ,میتوان افزود ایا در جهان هابزی
هم این نوشته میتواند به کار اید یا خیر ؟
…آیا در فرایند مباحثات برجم نیز این نکات را یاداوری کردید توجه نکردند یا اینکه حالا راه نشان می دهید و
با سلام و احترام
دکتر سریع القلم شما را به مصاحبه خود با روزنامه شرق در ۲۹ خرداد ۹۴ ارجاع می دهند.
مسئله اینجاست که مهاجرت ایرانیان به خارج از کشور شتاب زیادی گرفته و امید به زندگی بهتر هر روز کمتر می شود.دقیقا همان مسئله اصلی در امنیت روانی و اجتماعی مردم برای احساس رضایت از زندگی حال د آینده در حال ضعیف شدن است
امید به زندگی از ۵۴ سال ۵۷ به ۷۵ سال ۹۷ رسیده
این توقعاته که بالا رفته
با سلام محضر استاد بزرگوار جناب دکتر سریع القلم
بنده تمام کتب و نوشته های استاد را خوانده و دنبال می کنم و میشه گفت باز هم با تحلیل خاص خود به این مبحث اشاره نمودند.
موید باشید.
پیروز هاشم پور
داتشجوی دکتری علوم سیاسی
جناب دکتر سلام
متن خوبی هست
فقط کاش اون زمان که برجام آفتاب تابان و معجزه نامیده میشد و همه چیز و حتی آب خوردن و آب و هوا منوط به آن می شد، این حرف ها گفته میشد.
گفتن امروز و در این شرایط، شائبه ماموریتی برای توقع زدایی از برجام را ایجاد می کند.
باسلام و احترام
دکتر سریع القلم شما را به مصاحبه خود با روزنامه شرق در ۲۹ خرداد ۹۴ ارجاع می دهند.
جناب سریع القلم ممنون از اینکه پس از آن نوشته های زیبا و مطمئنا" مفید و لازم در درازمدت به پروژه میان مدت هم رسیدیم و امیدواریم در زمان لازم به پروژه های کوتاه مدت هم برسیم چون واقعا" همانگونه که شاهدید سیاسی بازی اجازه اندیشیدن به منافع ملی رو از اغلب سیاست بازان ما گرفته و در این سی و چند ساله مکررا"} شاهد از بین رفتن منافع ملی بخاطر سیاستهای غلط سیاست بازان بوده ایم پس این یک نیاز واقعی است که کسانیکه علم آنرا دارند و درس آنرا خوانده اند و در چنبره بازی قدرت نیز گرفتار نشده اند طبق منافع ملی و حمایت از ایران و ایرانی در اینگونه بزنگاههای تاریخ نقش خود را ایفا کنند و راههای درست دیدن و عمل کردن را بنمایانند.
ممنون و متشکر.
اقای دکتر با سلام با سپاس از تحلیل صریح و روشنی که از موضوع بیان فرموده اید ؛ به نظر می رسد که دولت و تیم مداکره کننده ایرانی به دلیل نگاه معطوف به حل برخی مسایل و مشکلات داخلی نتوانسته بودند ابعاد مداکرات را به درستی ارزیابی و برای افکار عمومی تبیین نمایند . این وضعیت به همراه شرایط نامناسب موجود در داخل کشور سبب شده بود تا انتطاراتی غیرواقعی در نزد مردم و حتی برخی دولنمردان شکل گیرد . در عین حال نکته اصلی و مغفول در فرایند مذاکرات این است که تنگناهای بین المللی ایجاد شده برای کشور به گونه ای حالت تعیین کننده رسیده بود که هر دولتی که در سال ۹۲ انتخاب می شد در گفت و گو ها کمابیش به همین نتایج کنونی دست می یافت .نقطه اغازین و تعیین کننده این پروژه در سال ۹۱ رقم خورده بود . البته لازم به ذکر است که این مطلب به هیچ روی نفی کننده زحمات تیم مجری و مذاکره کننده نمی باشد .
سلام آقای دکتر
به نظر جنابعالی آیای نیاز به برنامه ریزی برای یک ساختار قدرتمند و هدفمند در همه ابعاد در داخل توسط همه نخبگان نیست؟ قطعا این نیاز در کشور احساس میشود و امثال شما میتوانند در این گام ملی برنامه ریزی بکنند و پیشنهاد بدهند چون ساختار قدرتمند نیاز به نخبگان متفکری چون شما دارد و عزم راسخ تمامی مسئولان
لطفا مقاله ای درباره سیاست منطقه ای ایران هم بنویسید
ایران با بحرانهای بزرگ در سوریه و عراق و یمن چه کند؟
آیا راهبرد کنونی ایران در قبال این بحرانها با منافع ملی سازگار است؟
آیا امیدی به حل این بحرانها در افق دیده می شود؟ و اگر آری چگونه؟
میدانیم که در سالهای اخیر سطح روابط ایران با کشورهای مهم منطقه مثل عربستان و ترکیه وامارات به پایین سقوط کرده. چگونه می توان این وضع را بهبود بخشید و کینه ها را کم کرد؟
باتشکرازتحلیلتان
الف:دکترفرمودند نظام تحریم علیه ایران بسیاروسیع تراز نظام تحریم هسته ایست .ای کاش رئیس جمهور محترم آنروز که با شوق تمام از ترک برداشتن تحریم ها صحبت کرد به مردم صریح میگفت منظور ترک برداشتن تحریم های هسته ای است نه بیشتر
ب:دکتر از انتظارات غیرواقعی وتحلیل های احساس محور گفت اما تیتر های دیماه ۹۴روزنامه های هم فکریعنی اصلاح طلبان فراموش نمیشود-
روزنامه اعتماد:صبح بدون تحریم-ایران :فروپاشی تحریم-آرمان :تحریم ها به تاریخ پیوست-وقایع اتفاقیه:یک روز خوب برای دنیا و….غیره
ج:دکتر فرمود درسیاست بین الملل عنصری به نام اعتماد وجودندارد.متاسفانه روزنامه های مذکور تازه به حرف دکتر رسیده اندواینگونه تیتر زدند-اعتماد:تمدید بدعهدی-ایران :پاسخ دولت ومجلس به مصوبه سنا-آرمان:هشداربه امریکا,ورق برمیگردد-وقایع اتفاقیه :برجام روی تیغ…. وغیره
د:حالا به حرف آیت الله سیدعلی خامنه ای میرسیم که بارها هشدار داده بود که امریکا قابل اعتمادنیست چون بنا به گفته دکتر صریح القلم اعتماد در روابط سیاسی معنا ندارد
مثل همیشه تحلیل هایتان عالی بود ولی راه کاری که داده اید چندان شفاف و راه گشا نیست همانطوری که شما در نوشته هایتان فرموده اید تا زمانیکه سیاست خارجی ایران تغییر نکند امکان تعامل ایران با غرب بویژه آمریکا وجود ندار د
با سلام،جناب استاد تحلیلتان بسیار دقیق است،ای کاش جناب آقای روحانی عجله نمی کردند و همه مسائل را به برام گره نمی زدند.ریاست جمهوری باید مشاوران زبده داشته باشند
تبیین بسیار خوبی از مساله صورت گرفته و بنده دانشجوی سالهای دور استاد گرانقدر از این مطلب لذت بردم.در اخرین فقره انجا که راه حل اریه میشود موضوع به صورت کلی و غیر شفاف باقی مانده .بنظرم اگر راه حل مشکل با جزئیات بیشتر ،و عملی تر بیان شود ما دانشجویان بهره بیشتری از محضر استاد خواهیم برد
با سلام
متن شما جالب و جای تامل داشت. بحثی که چند سالیست تحت عنوان اقتصاد مقاومتی با اصالت دادن بر پتانسیل های داخلی ( درون زایی) و تعامل با جهان خارج ( برون گرا بودن ) مطرح شده را از آخر متن شما می توان دریافت. همچنین اشتباهی که دولت در ابتدای شروع بکار با تمرکز بیش از اندازه بر بحث مداکرات هسته ای داشت و فرصتهای بسیار زیادی را که می توانست برای بهبود معیشت مردم از آن بهره برد و از دست داد از نتایج متن شماست. اشاره نموده اید به یکی از مباحثی که می تواند برای کشور ما ارزش افزوده فراهم آورد . ایکاش یک حرکتی در جامعه بوجود اید مثل همان که در اول انقلاب با تشکیل جهاد سازندگی شکل گرفت و متخصصین جوان در راه آبادی روستاها و مناطق محروم دور هم گرد آمدند، الان هم برای آبادی کشور و آزاد سازی پتانسیلهای داخلی چنین حرکتی شکل گیرد تا نتیجه آن رفاه عمومی باشد. با تکیه بر آمریکا و کشورهای ظالم به هیچ جا نخواهیم رسید. ( شاهدش هم آیه ۱۱۳ سوره هود است ) .
سلام هم وطن
با احترام به غقاید و نطرات شما،،متاسفانه احساسی می کنم جنابعالی اصلا درونمایه مطلب استاد را درست متوجه نشدید ؟ البته شاید حقیر اشتباه می کنم ! با احترام
سلام آقای دکتر
پروژه فکری جنابعالی در خصوص ضرورت اجماع داخلی جهت رسیدن به درک مشترک از اولویت های کشور و نگاه حل المسایلی به سیاست – که در طول بیش از دو دهه گذشته در آثارتان آن را دنبال میکنید- در خور تقدیر و قابل تامل است.ولی روند تحولات سیاسی زیکزاکی کشور ما در طول بیش از سه دهه گذشته به ما میگوید که نخبگان سیاسی ایران – که البته در کاربرد آن برای کسانی که در منصب قدرت قرار میگیرند باید تامل نمود – در دنیاهای متفاوتی زیست میکنند.لذا تعریف آنها از گذشته حال و آینده ایران تفاوت معنادار و در بدخی موارد شکافهای غیرقابل ترمیم وجود دارد. از همین رو است که هر روز که به جلو حرکت میکنیم اجماع داخلی شکل نمیگیرد و برعکس شاهد بیشتر شدن شکافرهیافتی نخبگان هستیم! البته که رسیدن به درک مشترک از وضع موجود و افق آینده پیش نیاز توسعه است ولی سوال اینجاست که با کدامین تفکر به جامعه و آینده آن نگاه کنیم؟ امروز که به گذشته نه چندان دور مینگریم (قبل از برجام) دنبال راه کاری برای خروج از بن بست ایجاد شده بودیم ، پس از مشقتهای فراوان این راهکار را در برجام یافتیم ولی خودمان از همان روز اول زیربنای این راهکار را زدیم چون حداقل بخش مهمی از لایه های قدرت آن را نپذیرفتند! که البته دلایل این عدم پذیرش بیشتر داخلی است تا خارجی! حال که منازعات داخلی قدرت موجب تفسیر وارونه برجام شده و بقول جنابعالی برخی به دنبال تعیین و تکلیف یکی از مهمترین موضوعات امنیت ملی در کف خیابان های شهر و دیار هستتد آیا میتوان به اجماع رسبد؟
ارادتمند شما، آجورلو
ی
با عرض سلام وروز بخیر
گر چه ساختار مطلب شما منطقی است شاکله آن در برگیرنده ویژگی های برنامه اقدام مشترک ۵بعلاوه یک میباشد.ولی نباید مذاکره کنندگان ایرانی را ساده انگار ومتوهم دانست
این مذاکرات صد درصد از همه لحاظ قبلا بررسی شده و همه جوانب آن سنجیده شده .ظاهر سخنان دوطرف در مورد همدیگر نیز به نظر من اهرم روانی تاثیر گذاری بر تصمیمات طرف مقابل و آگاهی بخشی و امید به خودمیباشد
و هردو طرف میزان کاربرد این توافق را و حد و حدود آن را میدانند و تمام آیین های اجرایی آن مشخص شده است.
باز هم ممنون از مطالب خوب شما جناب دکتر سریع القلم
سلام جناب دکتر
مطلب بسیار خوبی بود .تا زمانی که ما نتوانیم کلان روند های جهانی را به درستی درک کنیم آن چه می اندیشیم و عمل میکنیم بر مدار عقلانیت و مقرون به صحت نخواهد بود .
سلام
از یاداشت دقیق، هوشمندانه و واقع گرایانه استاد عزیز، دکتر سریع القلم خیلی بهره بردم.
عزت، سربلندی و تندرستی استاد عزیز مستدام
عالی، عالی بود. ولی متاسفانه سیاستمداران و صاحب منسبان ما در حد زندگی شخصی خودشون هم افق دید ندارند چه برسد به ایران و مردم ما.
سلام آقای دکتر دیدگاه بسیارخوبی است.ولی چرا آقای رئیس جمهورتمام توان دیپلماسی را هزینه برجام کردند وازمهمترین نقطه اهرم یعنی رضایت مردم وتامین معیشت آنان غفلت کردند.
سلام وعرض ادب و احترام
اقاى دکتر به موضوع رابطه ایران وأمریکا بسیار دقیق وروشنگرانه وواضح و با ادبیات ساده پرداختید و بنظر من أصل مطلب را بطور کامل برأى مردم روشن ساختید.
سیاست مداران و گردانندگان این کشور این مطالب را نمیدانند که اینگونه مسیر تضعیف وعقب ماندگى کشور را رقم میزنندو یا واقعا به ادامه این مسیر علم واعتقاد دارند؟
سوال بعد اینکه ایا أمریکا با تغییرات بوجود أمده در کأخ سفید به همین تحریمها بسنده خواهد کرد؟
در پایا ن از شما بینهایت سپاسگزارم
سلطانیه
بسیار هم درست و عالی بود
نرخ رشد سن مهاجرت قبلا بالای بیست و پنج
سال بود اما حالا به پانزده سال رسیده
خانواده های هستن که فرزند پسرشون رو بدون رفتن به خدمت سربازی میفرستن بصورت قاچاق…
و این آغاز یه فاجعه بزرگ است…
سلام استاد
مانند همیشه تحلیل عالمانه و واقع گرایی را ارایه کرده اید ولی راهکاری را که ارایه نموده اید خیلی شفاف نیست .ما چگونه می توانیم به توانمندی اقتصادی داخلی برسیم در حالی که می فرمایید در حصار قرار گرفته ایم.یا چگونه می توانیم روابط خود را با شرق بهبود ببخشیم در حالی که در افغانستان هم می گویند مرگ بر ایران.
استاد سپاسگزارم که در یک موضوع به روز، کاملا شفاف قلم زدید! این راه کارها غنیمت هستند. قصد بنده فقط تشکر نبود و درخواست دارم با این سبک و روش، بیشتر تذکر داشته باشید.
سلام جناب دکتر ، مثل همیشه از تحلیل زیبای شما لذت بردم ، ولی شما چه ابتکار و راه حلی رو پیشنهاد میدهید ، دقیقا باید چه کاری صورت گیرد و آیا با این سیستم حاکمیتی می توان کاری کرد یا باید تغییراتی در آن صورت گیرد ، ما با این وضعیت فعلی از نظر اقتصادی ، سیاسی و بین المللی چه کاری باید انجام دهیم تا به امیدواری مردم بینجامد یا مثلا نرخ مهاجرت صفر شود. درود
درس امروز استاد این بود که سیاست را پازلی ببینید نه منطقی و مارپله ای.برجام تنها قطعه ای از پازل ایران و امریکاست و نه بیشتر
قرارمان از اول همین بود.مذاکرات هسته ای و نه فرا هسته ای
سلام هر چی نوشتم بی فایده بود چون آن کس که میتواند انجام میدهد وآن کس که نمیتواند نقد میکند…
با سلام، ایرانیان همان طورکه روند تاریخی گذشته نیز نشان میدهد، هنگامی که در موضع قدرت هستند حاضر به مذاکره نمیشوند، وبر عکس هنگامی که در موضع ضعف قرار میگیرند به پذیرش مذاکرات روی میاورند، و متاسفانه باید گفت این عملکرد مبادلات را به ضرر ما رقم میزند. یعنی کشوری که در موضع ضعف قرار دارد منافعش کمتر تامین میشود،در ارتباط با برجام نیز باید اظهار نمود که با روی کار آمدن رئیس جمهور ترامپ و غیرقابل پیش بینی بودن رفتار وی این منافع آمریکا است که تعیین کننده رفتار با سایر کشورها از جمله تازیدن به چین از لحاظ اقتصادی و… میباشد. ترامپ شخصیتی غیرقابل پیش بینی و ریسک کننده دارد و تاجری شیفته ی سورپرایز کردن دیگران است. و هر لحظه حرکتی اشتباه از سوی ایران ممکن است بهانه لازم را به دست ایشان بدهد، و نکته ی دیگر انتخابات ۹۶ایران نیز بسیار حساس و تعیین کنندس، چرا که روی کار آمدن رئیس جمهوری حتی با لحن تند در ایران برای کشور عزیزمان خوشایند نیست، و همین عربستان سعودی ممکن است بلای جانمان شود. سخن آخر آن است که در رودخانه ی نظام بین المللی نباید برخلاف جهت آب رودخانه حرکت کنیم.سپاسگزارم.