دوستی آرشیتکت، این جملات را نقل میکرد: شخصی با ریشۀ خاورمیانهای در آمریکا بدون اینکه مجوز شهرداری اخذ کند، اتاقی به منزل خود اضافه کرد. بعد از مدتی کوتاه شهرداری مطلع شد و جرایم سنگینی را وضع نمود. اما شهرداری چگونه متوجه زرنگی این فرد شد؟ شهرداری توسط عکسهای ماهوارهای که هر چند ماه یکبار گرفته میشود متوجه تغییرات در املاک میشود. نرمافزاری این عکسها را مقایسه میکند. هر قدر مربعهای عکس (Pixel) کوچک تر باشد، شفافیت آن بالاتر میرود. این فرد قانون شکن غافل بود که عکس هوایی منزل او به وضوح نشان میدهد که مربعهای عکس تغییر کردهاند. وقتی مسئولین شهرداری، به فایل این ملک مراجعه کردند، متوجه شدند مجوز جدیدی در کار نیست. سپس سراغ او آمدند.
موضوع دیگری: FedEx یک شرکت تحویل نامه، پاکت و بسته در عرض 24 ساعت است. 46 سال است که کار میکند و سال گذشته 6/1 میلیارد دلار درآمد داشته است. این شرکت 650 هواپیما دارد که از نظر تعداد هواپیما رتبه چهارم جهانی است. نکته حائز اهمیت در مورد این شرکت اینست که از تمام نقاط دنیا، بستهها و نامهها به 16 فرودگاه تا ساعت 8 شب وارد شده و پس از دستهبندی تا 3 صبح با پروازهای جدید به مقاصد خود ارسال میشوند. در روز بعد، نامهها و بستهها تا ظهر یا بعد از ظهر تحویل داده میشوند. فقط در فرودگاه Memphis (ایالت تنسی) حدوداً 1/5 میلیون بسته تا ساعت 8 شب وارد میشود و با حدود 100 هواپیما به مقاصد خود در داخل و بیرون آمریکا حرکت میکنند. در ایام کریسمس و سال نو، تا 3/5 میلیون بسته نیز این شرکت در 24 ساعت در تمام دنیا تحویل میدهد. در داخل آمریکا، این شرکت در Memphis و Oakland (کالیفرنیا) دو مرکز (یا Hub) دارد. در مرکز فرماندهی جهانی این شرکت (Global Command Center) در Memphis، یک نقشه عظیم دیواری حرکت 650 هواپیما را هدایت و مدیریت میکند.
یک نکته مشترک در این دو مثال وجود دارد: مدیریت در دنیای امروز با دانش، سیستم دیجیتالی و قاعدهمندی است. نظارت از طریق دانش و سیستم دیجیتالی است. تصور کنید اگر مدیریت 16 Hub داخلی و بینالمللی شرکت FedEx را به "مدیریت افراد" و به سطح حوصله، دقت و نظم بشری میسپردند که در آنها هزاران خطا متصور است چه هرج و مرجی میشد و بستهها نه در 24 ساعت بلکه در 24 روز هم به مقصد نمیرسیدند. وزارت خزانهداری آمریکا در همه بانکها، نرمافزاری تعبیه کرده که از انتقال پولی بالای ده هزار دلار اتوماتیک به آن وزارت خانه گزارش داده میشود. این در کنار صدها نرمافزاری است که در سیستم مالیاتی به کارگرفته میشود.
اگر نظام دیجیتالی در جهان امروز را مبنا قرار دهیم، مدیریت در کشور عموماً حالت توصیهای، تلفنی، فردی، نصیحتی، حجرهای و رفاقتی است. در دنیای امروز، خطا را نرمافزار تشخیص میدهد و نه افراد. بی دلیل نیست که حقوق سالیانۀ یک مهندس نرمافزار در آمریکا که حدود 23-22 سال سن دارد از 150 هزار دلار شروع میشود. در چین 700 میلیون نفر به هیچ وجه از اسکناس استفاده نمیکنند و تمام پرداختها از طریق موبایل انجام میگیرد. حتی متکدیان در چین در ته کاسهای، بارکُد حساب بانکی خود را چسباندهاند و شهروندان از طریق موبایل به حساب شخص متکدی، پول پرداخت میکنند.
دولت و حاکمیت آلمان، اقتصادی بالغ بر چهار تریلیون دلار تولید ناخالص داخلی و رتبه چهارم جهانی (بعد از آمریکا، چین و ژاپن) را مدیریت میکنند. آلمان حدود 3/1 تریلیون دلار در سال صادرات دارد. مسئولین آلمانی همه ساعت پنج بعد از ظهر از محل کار رفته و زندگی میکنند. تعداد جلسات مدیران در این کشور بسیار محدود است. سیستمی منسجم، دیجیتالی و منظم کار میکند. مدیران به این سیستم وفادار هستند و نه به افراد.
اگر قرار باشد کشور پیشرفت کند، راهحلها بسیار شفاف و ساده هستند: مدیریت نرمافزاری بر سیستم بانکی، مالیاتی، گمرکی و دهها مورد دیگر. اگر کشور دیجیتالی نشود، همچنان باید در رابطه با بانکداری، گمرک و غیره همایش برگزار شود، چند وزیر و استاد دانشگاه و کارشناس سخنرانی کنند و در نهایت، اظهار امیدواری بر اصلاح امور کنند.
فرمولهای پیشرفت و توسعه آنقدر روشن هستند که میشود راحت آنها را گوگل کرد و نیازی به جلسه، همایش و توجیه ندارد. در چهار سال آینده ، هدف دولت میتواند دیجیتالی کردن مدیریت کشور یعنی غیرفردی کردن مدیریت باشد. امروز نسلی که بین 25 تا 40 ساله است بیش از هر امر دیگری در پی ثبات و قابلیت پیش بینی در مدیریت کشور است. ثبات در مدیریت، امنیت روانی و اجتماعی به دنبال خواهد آورد. برای رشد، پیشرفت، توسعه، امنیت کشور و حتی برقراری عدالت، هیچ امری بالاتر از دیجیتالی کردن کشور وجود ندارد.
با سلام
سیستم های دیجیتالی ابزارهایی هستند برای ایجاد شفافیت و دقت در راستای تولید ثروت بر اساس منافع ملی در معادلات اقتصادی بین المللی…
اتفاقا در جوامعی که مواضع ایدئولوژیک مهمتر از منافع ملی است، نبایستی شفافیت و دقت وجود داشته باشد و لذا سیستم های دیجیتالی مزاحم خواهند بود
سلام. تعریف سیستم و لاجئک برنامه نیازمند انتخاب و گماردن متخصصین دارد و در شرایط فعلی آیا دست اندر کاران نظام حاضر به قبول و اجرای آن هستند چگونه أفراد جامعه میتوانند ان را مطالبه کنند وقتی نظام خواسته های جامعه را پذیرا نیست . میگویند مرکً و زندگی دست خدا میباشد ولی همین موضوع کوچک را قبول ندارند شعار حاکمً است
سلام مثل همیشه کاربردی،دقیق و محققانه
درود استاد
فرهادترابی فوق لیسانس علوم سیاسی
درود بر شما مرد فرزانه. امیدوارم وجود مبارک شما برای کشور ما پایدار باشد و مشمول قانون استعداد و نخبه کشی تاریخی ما نشود. از اینکه جنابعالی به این دغدغه حیاتی پرداخته اید بسیار خوشحالم و از شما سپاس دارم. این حقیر اندک فعالیتی در تحول دیجیتال دارم و خوشحال میشوم اگر بتوانم در صورت لزوم کمکی کرده باشم. برقرار باشید
http://www.digitaltransfromation.ir.
http://www.amirtaghavi.com
درود بر شما مرد فرزانه. امیدوارم وجود مبارک شما برای کشور ما پایدار باشد و مشمول قانون استعداد و نخبه کشی تاریخی ما نشود. از اینکه جنابعالی به این دغدغه حیاتی پرداخته اید بسیار خوشحالم و از شما سپاس دارم.
این حقیر اندک فعالیتی در تحول دیجیتال دارم و خوشحال میشوم اگر بتوانم در صورت لزوم کمکی کرده باشم.
http://www.digitaltransfromation.ir.
http://www.amirtaghavi.com
جامعه ی ایران متاسفانه عادت کرده به غیر سیستمی و فرد گرا بودن
اینکه بخواهیم جامعه و نظام را سیستمی کنییم مستلزم نگرش رو به جلو خواهد بود
ولی آیا واقعا جامعه ی ما دارای نگرش رو به جلو هست ؟
آیا ما حاضر به این هستییم در خدمت سیستم ها باشییم نه در خدمت افراد و بعد از رفتن افراد هنوز ما به سیستم پایبندییم ؟؟
من فکر میکنم جامعه ی ایران(به لطف ادبیات ما اسطوره ها و داستان ها و در آخر صدا و سیما ) آمادگی دیجیتالی شدن را دارد ولی کمتر آماده سیستمی شدن را دارا است
و ما بیشتر به فردیت خود وابسته هستیم
با درود
از اینکه با افراد خردمند و مهین دوستی همچون شما در این کشور زندگی می کنم ، بسیار خرسندم
پیروز باشید و پایدار
سلام
ضمن سپاس از جنلب دکتر که نظرات مترقی خود را با دیگران به اشتراک میگذارند، خدمت دوستان نظردهنده عرض میکنم که:
بیشتر از دوحالت کلی در چرخه امور اجرایی از افراد جامعه متصور نیست:
یا بخشی از امور را دراختیار دارند (کارمند)
یا صرفا تابع سیاستهای مجریان هستند (شهروند)
اگر در دسته اول هستیم ،باید تغییر را از همان قلمروی خود آغاز کنیم و اگر در دسته دوم هستیم باید مطالبه گر تغییرات مثبت و ترقی از مجریان باشیم.
این دو گزاره از نظر من اساس تغییر طلبی در دولت هاست
ی. عمادی
کارشناس هوانوردی
با سلام و احترام
به نظرم با این رفتارفرهنگی جهان سومی که ما داریم از هیچ سیستم نرم افزاری پیشرفته ای هیچ کاری برنمی اید
از طرفی بالفرض که سیستم ها بروز و فعال شود که نتیجه منطقی ان کاستن از نیروی انسانی است با این اقتصاد بسته ورانتی کشور ما نیروهای انسانی تعدیل شده که اغلب فاقد مهارت هستند چه باید بکنند؟
با تشکر از مطالب مختصر ومفیدتان
سلام آقای دکتر ، از مقاله بسیار خوبتان تشکر ولی برای رضاخدا هم شده بگویید به چه صورت ، بنده با حدود ۳۰ سال سابقه مدیریتی فاوا تا حدودی می دانم اما خواهش می کنم شما که سریع القلم هستید ، بفرمایید.
بنده از دوستان محسن شکوری هستم و ارادتمند
به چه صورت؟ در اینترنت جستجو کنید شرکت و سازمان مشابه شما در دنیا چگونه از سیستم های دیجیتالی استفاده می کند. همان سیستم را پیاده کنید. ضمنا این که شما در این کامنت اشاره میکنید دوست اقای فلانی هستید نشان دهنده این است که خوب این مقاله را نخوانده اید. "مدیران به سیستم وفادار هستند نه افراد"
جناب سریع القلم سلام و تشکر از اینکه آمدید.
فروشگاه داری کوچکم کامپیوتر و حسابداری هم دارم لیست بدهکاران هم بروز و به دقت دارم ولی نمیتوانم به ایشان بگویم اتوماتیک وار در تاریخهای معین به ایشان زنگ بزن چرا چون چند سوگل خودم دارم چد سوگلی مدیر فروشم چند سوگلی خود حسابدار و چند دوست و آشنای خانم و بچه ها ایشان لیست را میآورد بنده با ملاحظاتی سرفرصت باید برخی را مارک کنم برای برخی شرح بنویسم و برخی را حذف کنم و سپس ایشان به بقیه زنگ بزند مشکل اصلی ما در مدیریت سیستم همین خاله بازیست اگر شما اینرا به سطح استانداری و بانکها و وزارتخانه ها برسانی تازه عمق فاجعه رخ مینماید تا وقتی سیستم کاری و اداری ما با سیستم خانگی و رفاقتی ما مخلوط است و خودی و نخودی و بیخودی داریم آن سیستم مدیریت برقرار نخواهد شد و اگر حتی مدیران قوی نیز پیدا کنید در اسرع وقت معلقشان خواهند کرد.
با تشکر مجدد.
سلام و خداقوت جناب سریعالقلم.
مطلب حضرتعالی همچون همیشه به دل نشست.
ولی پاراگرافی کم داشت. فناوری اطلاعات و ابزارهای آن جملگی یک "ابزار" هستند. نگاه حداکثری به آن، بدون اصلاح پارادایمهای فکری آسیبهای خود را دارد. مثالی در این زمینه آلمان غربیست که در زمانی که نشانی از رایانه نبود، مشهور است که با دقت ۱۰ عدد تعداد تخممرغها ی روزانه را در سطح ملی داشتند و مدیریت میکردند!
شفافیت و ترنسپرنسی فینفسه ارزش است. اما اجزای کلان حاکمیت آیا حاضر به پذیرش چنین تحولی هستند؟
خدا قوت
دکتر امیر جوادی
مدیری کوچک در رصدخانه سلامت ایران
سلام دکتر
عالى. انشاالله دولت آقاى دکتر روحانى قضیه را جدى بگیرد تا به امید خدا دولت بعدى هم از دل إصلاحات/ و اعتدال بیرون بیاید.
باسلام و تحیات
چند سالی است که در یک شرکت فناوری اطلاعات روی یک زیرساخت نرم افزاری بسیار قدرتمند موسوم به "سیماک" درحال فعالیت هستیم.
امیدواریم بتوانیم گامی برای پیشرفت کشور عزیزمان برداریم.
انشاءالله
متاسفانه مدیران ما چنین توانای را ندارند. باشد ۴ سال بعد از آن. آدمهایی که ۴۰ سال است ضور دارند چه تحولی را ایجاد خواهند کرد جزء مرگ یا فرار استعدادهای جوان.
سلام و عرض ادب به استاددبزرگوار
بسیاررعالی بود بنده فکر میکنم این دیجیتالی کردن مدیرت میتواند فساد اقتصادی و عدم شفافیت مالی افراد که یکی از معضلات اقتصاد ایران است رو حل و فصل نماید
با احترام