سی ویژگی یک استاد دانشگاه
محمود سریعالقلم
- 1-حداقل 80 درصد وقت کاری او، صرف تدریس، تحقیق، مراکز تحقیقاتی و کنفرانسهای علمی شود؛
- 2-خود را در معرض دیدگاههای گوناگون قرار دهد؛
- 3-تفاوت میان توجیه کردن و استدلال کردن را بداند؛
- 4-تفاوت میان تبلیغ کردن و استدلال کردن را بداند؛
- 5-در جریان مباحث و گفتمانهای رشتۀ خود در سطح بینالمللی قرار داشته باشد؛
- 6-حداقل روزی چهار ساعت مطالعه کند؛
- 7-از مرید پروری، پرهیز کند؛
- 8-برای تبلیغ شخص خود، برنامه ریزی نکند؛
- 9-مبلّغ افراد نباشد؛ بلکه بسط دهندۀ منطق و استدلال باشد؛
- 10-دانشجو و مخاطب از نقد افکار او، احساس امنیت کامل کند؛
- 11-روش تدریس او باعث فکر کردن بیشتر توسط دانشجویان و مخاطبان گردد؛
- 12-اگر از متون او، نقد عالمانهای شد، تشکر کرده و پاسخ دهد؛
- 13-اگر به نظریهای متفاوتی رسید بگوید قبلاً اشتباه کردم و خود را اصلاح کند؛
- 14-نظریه پرداز صرف نباشد؛ برای بهبود وضع جامعه راه حل ارائه دهد؛
- 15-آنقدر بیخوابی و زحمت بکشد تا نسبت به نظریه پردازی خود، اطمینان پیدا کند؛
- 16-ضمن کار علمی، با منِ انضمامی خود مبارزه کند؛
- 17-متانت گفتاری و رفتاری را در هر شرایطی حفظ کند؛
- 18-در بحث و مناظره، عصبانی نشود، بی احترامی نکند، صدای خود را بالا نبرد و از القاب استفاده نکند؛
- 19-استقلال فکری خود را در شرایط متفاوت اجتماعی و سیاسی حفظ کند؛
- 20-دانشجوی قوی را تقدیر و دانشجوی ضعیف را تشویق کند؛
- 21-با همقطاران خود در سطح بینالمللی در ارتباط باشد؛
- 22-حداقل به یک زبان خارجی مسلط باشد؛
- 23- 90 درصد کار علمی و تحقیقاتی او به صورت نوشتن و متن باشد؛
- 24-از همکاران خود بدگویی نکند؛
- 25-یک کتاب تأثیرگذار و ماندنی در رشتۀ خود، تولید کند؛
- 26-بنیانهای فلسفی متون و افکار او با نهایت دقت پرورانده شده باشند؛
- 27-برای روشنگری، بعضاً با رسانهها مصاحبه کند؛
- 28-از مراکز قدرت فاصله بگیرد تا بتواند بدون ملاحظه، نتایج فکر و تحقیقات خود را به جامعه علمی و شهروندان عرضه کند؛
- 29-سراغ صاحبان منصب نرود؛ اگر برای جامعه و بسط علم مفید بود، دعوت بعضی از آنها را بپذیرد؛
- 30-کسی که بعضاً به دانشگاه سر میزند، به معنای دقیق علمی کلمه نمیتواند استاد دانشگاه باشد.
لطفا در مورد هیدروپولیتیک خصوصا غرب آسیا مطالبی مرحمت فرمایید چون فوق العاده فقر منابع در این زمینه وجود دارد. تشکر
ونیز سیاسته سالاری را مبنای کار خود قرار بدهد وبدان. که در عملکرد وبرخوردهای او در غیر از مسایل علمی رشته خودش نیز الگو واثرگذا است پس بسیار دقت کند که چه میکند
منتظر ٣٠ ویژگی یک دانشجو هستیم. متشکر.
سلام می کنم خدمت اقای دکتر سریع القلم وهمکارنشوون وقت تون بخیر.میخواستم بگم من پارسال خیلی سعی کردم سطح مطالعه ام رو بالا بردم تا در رشته ی روابط بین الملل بتونم در یک دانشگاه معتبر تحصیل کنم . وبتونم از فضای دانشگاه برای متفاوت کردن سطح تفکرم وعلمی کردن ان استفاده کنم اما الان که دانشجوی یکی از دانشگاه های متوسط هستم بسیار ناراحت هستم که بعضی از اساتید دانشگاه محل تحصیل بنده بسیار احساسی با مسائل علمی برخورد می کنند .و نقد را باتوهین یکی می دانند و دانشجو در این رشته در این دانشگاه دچار سردرگمی است که ایا می تواند استاد خود را نقد کند یانه ؟اگر نقد کند با چه بازخوردی مواجه میشود؟دانشجو در این جا سردرگم است زیرا دقیقا نمی داند حداقل به رتبه علمی ونه دید علمی استاد نگاه کند تا بتواند استاد راهنمای پایان نامه خود را انتخاب کند یا به احساس او نسبت به مسائل علمی من برای خودم بعنوان یک دانشجو متاسف ونگران اینده علمی خود هستم نگران وبالاتر از ان نگران اینده علمی کشورم هستم .
متشکرم از مطالب علمی وزیبای شما
مطالعه ارزشمند نوشته های دکتر سریع القلم منو بیاد گفته گهربار علی ع انداخت فرمود العلم و سلطان و بعداً تافلر می گوید دانش قدرت است علاوه بر دانش غنی و تخصصییشان از قدرت قلم زنی و اندیشه عمیق ایشان لذت بردم ویژگی هاییی که برای استاد دانشگاه برشماری کرده قابل تأمل است.
استاد کلمه بزرگی است .برای استاد خوب داشتن جامعه باید هزینه کند ولی جامعه ما فقط برای بعضی افراد هزینه می کند
و اندکی هم با قرآن و تفسیر و متون دینی آشنا باشد و متقی هم باشد
مورد ۳ عالیه!
سلام
خیلی خوشحال شدم از اینکه با نظرات و آثار شما آشنا شدم. براتون آرزوی موفقیت دارم و امیدوارم فرصت کافی محیا باشه تعداد بیشتری از مردم ایران با این اندیشه آشنا بشن.
پیروز باشید
سپاس فراون موفق باشید
با سلام ممنون از نشر اندیشه های مفید جناب آقای دکتر سریع القلم لطفا اگر امان دارد ایشان ویژگیهای سی گانه یک مدیر قرن بیست و یکمی را نیز بیان فرمایندفکر می کنم بسیار مفید و قابل استفاده خواهند بود با سپاس
با عرض سلام و وقت بخیر
برخی از ویژگیهای یاد شده صرفا در مورد اساتید علوم انسانی موضوعیت دارند. لذا شایسته بود که عنوان متن حاضر سی ویژگی یک استاد علوم انسانی نوشته می شد
با سلام و تشکر
بسیار عالی است. ایکاش اینها را بصورت قاب در اطاق کار اساتید نصب نمایند. فقط فضولتا بنظرم رسید بد نیست اگر یک نکته دیگر را به این نکات اضافه فرمائید: هر استاد بایستی در نوشتن و سخن گفتن بزبان فارسی متبحر و بر زبان و ادبیات فارسی چیرگی داشته باشد.
با تشکر از موادی که استاد بصورت دقیق بیان کردید.
اما شرایط جامعه برای جذب نخبه برای استادی مهیا نشده است .به چند دلیل:
.ا- کشور ایدئولوژی ای نخبه گان منتقد داخلی و خارجی را نمی تواند پذیرا گردد.
۲- بیشتر شغل های بخصوص شادی تعطیل هستند یک بخش از جامعه بریده شده است نخبه گان آن بخش نمی تواند وارد زنجیر جامعه گردد .پس بخشی از فرایند تکاملی استاد در روند باز پروری موجود نمی باشد.
۳- احترام شغل ها در جامعه یکسان نیست و وضعیت مالی نخبه گان شغل های برابر نیستند به همین خاطر نخبه ها در چند رشته تمرکز دارند سایر بخش زندگی کشور از نخبه خالیست در نتیجه توان رصد کردن و تولید نرم افزار در بخشهای امنیت غذایی و آموزشی از جذب . نخبه ناتوان است
خصوصیات عالی هستند و به نظرم اومد که استادان دانشگاه بنده در موارد 2 و ۷ و ۱۰ بسیار ضغیف عمل میکردند! و به اندازه شناخت ناچیزم از استاد، موارد ۲۶ و ۲۷ و ۲۸ ومخصوصا ۲۹ را در استاد مشاهده کردم.
لطفا ۳۰ کتاب و یا ۳۰ ویژگی یک کتاب مناسب رو هم معرفی کنید! خیلی خیلی سپاسگذارم